سازمان‌های غیر رسمی در سطح ستاد وزارتخانه‌ها

 

شتر گاو پلنگ

من افتخار مشاوره در چند وزارتخانه زیرساختی را داشته ام. ساختار ستادی زارتخانه‌ها قاعدتا بایستی سازمان‌های زیر مجموعه را مدیریت، ساماندهی، نظارت و هماهنگ کند. با توجه به مشاهدات خود می‌توان اذعان نمود که ساختار ستادی وزارتخانه‌ها متشکل از ۳ سطح حوزه وزارتی و معاونان می‌باشد که آنان عموماً با وزیر و یا بر اساس تفکر وزیر می‌آیند و می‌روند و چندان با ساختار وزارتخانه وفق ندارند؛ مدیران کل و معاونان آنان که عموماً اهل دانش، توانمند و مسلط بر حوزه‌های خود بوده و کمابیش علاقمند به ایجاد تحرک در زیر مجموعه خود بوده و در عین حال با دیدگاه بسیار محافظه‌کارانه حرکت می کنند؛ و نهایتا سطح سوم که کارشناسانی هستند که از بس وزرا و مدیران متفاوت بالای سر خود دیده اند، ماًیوس و بی‌حس شده و انگیزه تحرک لازم را نداشته و با توجه به شرایط شغلیشان‌(حقوق ناهمگن با واقعیات زندگی، مسیر حرکت رفت و برگشت تا محل کار، فرسودگی شغلی و…)بر کیفیت کار آنها تاثیر مضاعف گذاشته است.  این ترکیب ناهمگون ‌جهت گیری‌های ناهم راستا و بی‌حس شدن در قبال تحرکات پیرامونی را موجب شده است که خود سیگنال مناسبی برای پیشرفت و توسعه کشور را ارسال نمی‌کند. پس حداقل سه سطح فرهنگ سازمانی غیر رسمی مبتنی بر جایگاه شغلی کارکنان ستادی وزارتخانه‌ها می‌توان متصور گردید. سطح بلوغ ستادی وزارتخانه‌ها در حد کاملاً فرایند گرانیست و سلیقه ای عمل کردن‌ها همچنان خود را نشان می‌دهد. راهکار برون رفت از چنین شرایطی سبک کردن حوزه ستادی وزارتخانه‌ها بین خودشان (قانونی تعریف کرده اند که ۲ به ۸ معروف است: دو نفر کار می‌کنند و ۸ نفر فقط وقت  می گذرانند). ارتقا منزلت شغلی افراد باقیمانده، افزایش قدرت سازمان‌های تابع و به همان میزان افزایش بازرسی‌ها و نظارت‌های لازم و برنامه‌ریزی برای ارتقا شغلی عمودی در سطح وزارتخانها یک نیاز می‌باشد. تغییر و تحولات مینی بوسی و اتوبوسی چند دهه است که کارایی خود را نشان داده است و طرحی نو با افراد و افکار نو باید در انداخت.