مقاومت در برابر تغییر در میان ایرانیان

 

این مدل را خیلی از شما می‌شناسید.  مدلی است که به وسیله آن در ابتدا روند افسردگی افراد ترسیم می‌گردید. در ادامه این مدل برای تحلیل مقاومت افراد در برابر تغییرات مورد استفاده قرار گرفت. با این وجود چیزی که برای من با توجه به تجربه کار با ملیت‌های مختلف آشکار شده است، این است که نژادهای مختلف رفتارهای متفاوتی از خود بروز می‌دهند. به طور خاص تجربه من در خصوص ایرانیان نشان داده است که مهم‌ترین گام موفقیت در انجام هر پروژه که مستلزم تغییر در رفتار افراد آن است،همان مرحله اول نمودار(شوک) می‌باشد. اگر بتوان با تمهیدات لازم که صرفاً موضوع قاطعیت و اعمال قدرت نیست از این مرحله به خوبی عبور کنیم سایر مراحل معمولا ساده‌تر طی می شود. اما در صورتی که نتوان این مرحله را با موفقیت عبور نمود دیگرپروژه با شکست مواجه شده و مراحل دیگری وجود نخواهد داشت. در واقع در مقایسه با ملیت‌های دیگری که من تجربه داشته ام، انرژی بسیار زیادتری در این مرحله نیاز است تا بتوان بر مقاومت ایجاد شده در شرکتهای ایرانی بخصوص قدیمی ترها فایق آمد. نکته قابل توجه این است که به همان میزان که مقاومت بیشتری در مرحله اول برای پذیرش تغییر بین ایرانیان شاهد هستیم،در مرحله پذیرش/مرحله انطباق نیز تغییر تبدیل به عادت شده و به شدت مورد توجه ذی نفعان ایرانی مربوطه قرار می گیرد، به گونه ای که دیگر به این آسانی قابل تغییر نیست. به عبارت دیگر هر چقدر در ابتدای امر شروع این گونه پروژه‌ها زحمت زیادی برای تغییرات جدید لازم است به همان میزان مقاومت بسیار زیادی برای تغییرعادت‌های پذیرفته شده در مرحله آخر این مدل نیاز می‌باشد.